بازار و کسب و کار

۵ اقدامی که برندهای پیشرو بعد از تعلیق نمایشگاه‌ها انجام دادند (راز موفقیت در بازگشت)

 

 

راز موفقیت در بازگشت

مقدمه

۲۳ خرداد، نقطه‌ای بود که بسیاری از برندها را در وضعیت تعلیق قرار داد. شرایط کشور، لغو فوری نمایشگاه‌ها، توقف سفرهای کاری و فضای امنیتی در کشور باعث شد تا بسیاری از برنامه‌های بازاریابی به حالت تعلیق درآید. این رخداد مانند یک زلزله در صنعت نمایشگاهی عمل کرد: برندهایی که برای ماه‌ها در حال برنامه‌ریزی، طراحی و مذاکره بودند، ناگهان با صفحه سفید روبه‌رو شدند. بودجه‌ها متوقف شد، نیروی انسانی بلاتکلیف ماند، و بسیاری از کسب‌وکارها وارد دوره‌ای از تردید و بی‌تصمیمی شدند.

اما در این میان، برندهایی بودند که نه‌تنها از بحران نترسیدند، بلکه آن را فرصتی استراتژیک برای بازنگری، بازسازی و بازطراحی مسیر بازاریابی خود دانستند. آن‌ها با هوشمندی تصمیم گرفتند در سکوت بازار، دیده شوند. آن‌ها می‌دانستند اولین کسانی که به میدان بازمی‌گردند، بیشترین سهم توجه مخاطبان را به دست خواهند آورد.

در این مقاله، به سراغ ۵ اقدام کلیدی برندهای پیشرو می‌رویم که باعث شد نه‌تنها از بحران عبور کنند، بلکه قوی‌تر از قبل به نمایشگاه‌ها بازگردند. اگر شما هم قصد دارید در بازار جدید حرفی برای گفتن داشته باشید، این نکات برایتان حیاتی خواهد بود.

 

۱. حفظ ارتباط فعال با مشتریان (حتی در زمان سکوت بازار)

در زمان تعلیق نمایشگاه‌ها ، برندهای پیشرو تلاش کردند تا در ذهن مشتریان باقی بمانند. آنها می‌دانستند که از دست دادن ارتباط در چنین شرایطی، یعنی واگذار کردن بازار به رقبا. پس:

  • کمپین‌های اطلاع‌رسانی راه‌اندازی کردند.
  • از پیام‌های مثبت، انسانی و همدلانه استفاده کردند.
  • در شبکه‌های اجتماعی از پشت صحنه کارشان، برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات‌شان گفتند.

این برندها با ارسال خبرنامه‌های هدفمند، پست‌های منظم در شبکه‌های اجتماعی، و حتی تماس مستقیم با مشتریان کلیدی، نشان دادند که در دوران بحران هم «در صحنه» هستند.

نتیجه؟ وقتی نمایشگاه‌ها برگشتند، مشتری‌ها فراموش‌شان نکرده بودند.

 

۲. بازآرایی هویت برند و به‌روزرسانی پیام‌های بازاریابی

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که برندها می‌کنند، این است که تصور دارند پیام بازاریابی‌شان همیشه کاربردی است. اما بحران‌ها رفتار و نگاه مخاطبان را تغییر می‌دهند. برندهای پیشرو این را درک کردند و:

  • شعارهای‌شان را انسانی‌تر و همدلانه‌تر کردند.
  • تمرکز بر کیفیت، اعتماد، ماندگاری و ارزش آفرینی گذاشتند.
  • طراحی گرافیکی برند را ساده‌تر، حرفه‌ای‌تر و به‌روزتر کردند.

در واقع، آن‌ها فهمیدند که مخاطب، دیگر همان مخاطب قبل از بحران نیست. بنابراین پیام نیز باید تغییر کند. این بازآرایی موجب شد در بازگشت، برندشان تازه‌تر و حرفه‌ای‌تر به‌نظر برسد.

 

۳. سرمایه‌گذاری روی طراحی غرفه قبل از بازگشایی رسمی

در شرایطی که بسیاری از برندها منتظر بودند، برندهای پیشرو وارد فاز اقدام شدند. آن‌ها جلسات طراحی را زودتر شروع کردند و در حوزه غرفه‌سازی سرمایه‌گذاری ذهنی و زمانی کردند. اقدامات کلیدی آن‌ها شامل:

  • سفارش طراحی سه‌بعدی اختصاصی بر اساس هویت برند
  • بررسی رفتار بازدیدکنندگان و طراحی سناریوی حرکت در غرفه
  • اجرای پیش‌ساخته بخش‌هایی از غرفه برای تست کیفیت و هماهنگی رنگ و متریال

هدف این بود که در زمان بازگشایی رسمی نمایشگاه، چیزی آماده، حرفه‌ای و متفاوت داشته باشند. آن‌ها به خوبی می‌دانستند که برندهایی موفق‌اند که زودتر از بقیه روی صحنه ظاهر شوند — و ظاهرشان متفاوت باشد.

 

۴. تولید محتوا با رویکرد آینده‌نگر

یکی از بارزترین ویژگی‌های برندهای موفق در دوران بحران، دیدن فرصت در دل رکود بود. زمانی که بسیاری از برندها تنها به اخبار منفی، لغو رویدادها، کاهش بودجه و بلاتکلیفی پرداختند، برندهای پیشرو تمرکز خود را بر «آینده» گذاشتند. این برندها باور داشتند که بحران گذراست و باید ذهن مخاطب را برای آینده آماده کرد.

تولید محتوا در این دوره، فقط انتشار مطالب نبود؛ بلکه نوعی رهبری فکری محسوب می‌شد. برندهای پیشرو با تولید محتوایی که نگاه رو به جلو داشت، تبدیل به مرجعی برای الهام، راه‌حل و امید شدند.

نمونه‌هایی از این محتواها شامل:

  • مقاله‌هایی مانند «دنیای نمایشگاهی بعد از تعلیق چگونه خواهد بود؟» یا «۵ راه برای آماده‌سازی برند برای بازگشت به نمایشگاه‌ها»
  • پست‌های شبکه اجتماعی با لحن مثبت و سازنده همراه با تصاویری از پشت‌صحنه آماده‌سازی، طراحی غرفه، نمونه‌سازی یا بسته‌بندی محصولات
  • ویدئوهای کوتاه از مدیرعامل یا مدیر بازاریابی که از آینده برند صحبت می‌کنند و انگیزه و امید به مخاطب می‌دهند
  • اینفوگرافی‌هایی از مسیر بازگشت برند به نمایشگاه یا نقشه راه محتوای آن‌ها در ماه‌های آینده

ویژگی محتوای برندهای موفق در این بازه زمانی:

  • مثبت‌گرا اما واقع‌گرایانه
  • ساختارمند، با برنامه‌ریزی دقیق و تقویم محتوایی منظم
  • تعامل‌محور، با درخواست مشارکت از مخاطب (نظرسنجی‌ها، پرسش‌ها، بحث‌های آزاد)
  • بهینه‌شده برای موتور جستجو (SEO)، تا مخاطبان جدید نیز جذب شوند

نتیجه این محتوا چه بود؟

  • برندها به‌عنوان مرجع تخصصی شناخته شدند، نه فقط فروشنده محصول یا خدمات
  • اعتماد مخاطب به ثبات برند افزایش یافت؛ چون در بدترین زمان هم فعال ماندند
  • تعامل کاربران افزایش یافت و فالوورها به مشتریان وفادار تبدیل شدند
  • محتوای تولیدشده در زمان تعلیق، بعدها به ابزار تبلیغاتی در نمایشگاه‌ها تبدیل شد (در قالب بنر، ویدئو، کاتالوگ و …)

در نهایت، برندهایی که با نگاهی استراتژیک به تولید محتوا پرداختند، توانستند افکار عمومی را مدیریت کنند و بازگشت قدرتمندی داشته باشند. آن‌ها ثابت کردند که برند بودن، فقط حضور در غرفه نیست — بلکه حضور مداوم در ذهن مخاطب است.

 

۵. ایجاد اتحادهای راهبردی و مشارکت‌های موقت

در شرایط بحرانی، بسیاری از برندها با کاهش بودجه و نااطمینانی در تصمیم‌گیری مواجه شدند. اما برندهای پیشرو، به جای عقب‌نشینی، مسیر جدیدی برای رشد و ماندگاری پیدا کردند: همکاری و اتحاد هوشمندانه.

درست زمانی که برندهای کوچک‌تر نگران هزینه‌های غرفه‌سازی، حمل‌ونقل، نیروی انسانی و تبلیغات بودند، برندهای باتجربه وارد فاز مذاکره شدند. آن‌ها به‌خوبی می‌دانستند که در بازار پس از بحران، سرعت تصمیم‌گیری و انعطاف‌پذیری مزیت رقابتی بزرگی محسوب می‌شود. به همین دلیل، اقدام به ایجاد مشارکت‌هایی کردند که نه‌تنها هزینه‌ها را کاهش داد، بلکه ارزش برند را افزایش داد.

نمونه‌هایی از اقدامات برندهای پیشرو در این حوزه:

  • تولیدکننده‌ای در حوزه صنعتی، با یک غرفه‌ساز مطرح قرارداد مشاوره و ساخت زودهنگام بست تا از تورم احتمالی جلوگیری کند و اولویت زمان‌بندی اجرا را برای خود رزرو کند.
  • برند خوراکی با یک شرکت تبلیغاتی قرارداد همکاری بست تا تبلیغات محیطی و دیجیتال را به‌صورت مشترک در فضای نمایشگاهی مدیریت کند.
  • سه برند مکمل (مثلاً در حوزه تجهیزات آشپزخانه، کابینت و هود) تصمیم گرفتند غرفه‌ای مشترک اما طراحی‌شده با هویت‌های مستقل داشته باشند. آن‌ها نه‌تنها هزینه‌ها را تقسیم کردند بلکه تجربه‌ای یکپارچه و جذاب برای بازدیدکننده فراهم کردند.

مزایای این رویکرد:

  • کاهش قابل‌توجه هزینه‌ها (غرفه، نیروی انسانی، حمل‌ونقل و تبلیغات)
  • افزایش دیده‌شدن برند از طریق هم‌افزایی رسانه‌ای و بصری
  • افزایش نرخ تعامل با بازدیدکنندگان (حضور هم‌زمان چند برند در یک غرفه، تنوع خدمات و جذابیت بیشتر)
  • ایجاد روابط بلندمدت تجاری و بین‌برندی که می‌تواند در پروژه‌های بعدی و خارج از فضای نمایشگاهی هم ادامه یابد.

برندهای هوشمند از این دوران برای ساختن روابط پایدار استفاده کردند. حتی بعضی از این مشارکت‌ها بعدها به ادغام، سرمایه‌گذاری مشترک یا برندسازی تلفیقی منجر شد.

نتیجه اینکه برندهای پیشرو یاد گرفتند که «در بحران، تنها ماندن خطرناک است». مشارکت استراتژیک یعنی گسترش منابع، پوشش ریسک و افزایش شانس موفقیت.

 

جمع‌بندی نهایی: قدرت در تصمیم‌های زمان بحران است.

وقتی شرایط بحرانی می‌شود، همه چشم‌انتظارند؛ اما تنها کسانی برنده‌اند که در همین لحظات، تصمیم می‌گیرند. برندهایی که در دوران تعلیق نمایشگاه‌ها ساکت ننشستند، امروز نه‌تنها آماده بازگشتند، بلکه در مسیر جلو افتادن از رقبا نیز قرار دارند.

این ۵ اقدام، فقط تاکتیک‌های فوری نبودند؛ بلکه بخشی از یک رویکرد هوشمندانه برای مدیریت برند در دوران بی‌ثباتی بودند. برندهایی که با ذهن استراتژیک و تیم‌های حرفه‌ای، از خلأها فرصت ساختند.

✅ اگر شما هم به دنبال بازگشت حرفه‌ای هستید، از امروز اقدام کنید. منتظر زمان «مطمئن» نمانید — چون برندهای پیشرو، خودشان شرایط را «مطمئن» می‌کنند. تیم رایمون می‌تواند از همین امروز، شریک طراحی بازگشت شما به بازار باشد.


📞 تماس با ما:

برای مشاوره رایگان و شروع برنامه‌ریزی، همین حالا با تیم رایمون تماس بگیرید.

09122786200 – 02122382240

 

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا